خودکنترلی در سازمان
هدفی که از خودکنترلی دنبال می شود، ایجاد حالتی درونی در فرد است که بدون کنترل یک عامل خارجی، او را به انجام وظایفش متمایل سازد. انجام این هدف، جز از طریق کار فرهنگی بر روی افراد سازمان عملی نخواهد بود. به فرض اگر بتوانیم افراد را از جهت وجدانی نسبت به انجام وظایفشان معتقد و ملزم سازیم، بدون آنکه نیازی به کنترل خارجی باشد آن ها بر اساس وجدان، خود را موظف به انجام امور محوله می دانند. اما فراتر از مسأله وجدان، پایه های اعتقادی اعضای سازمان و خودکنترل ساختن آنان از این طریق است. در ادیان زمینه های اعتقادی به گونه ای است که بهترین بستر رشد برای خود کنترل ساختن افراد معتقد فراهم است و اعتقادات فرد بهترین کنترل کننده درونی برای او به شمار می آید.
در عصر حاضر، جوامع مختلف می کوشند تا از طریق گوناگون خود کنترلی را در تمام سازمان های خود تحقق بخشند. برخی از این جوامع بر بیدار کردن وجدان فردی اهتمام می ورزند. و برخی دیگر می کوشند تا از طریق تقویت احساس ملّیت خواهی و میهن دوستی افراد را خود کنترل سازند. اما تمامی این روش ها به علت نارسایی و محدودیت های موجود تاکنون موفقیتی تام نداشته اند. در حالی که همانطور که اشاره شد زمینه های اعتقادی بهترین بستر را برای خود کنترلی فراهم می آورد و بر مدیران ماست که بکوشند تا با هدایت و ارشاد افراد، بهترین نتیجه را از این موهبت و فرصت حاصل سازند.
برگرفته از کتاب “مفاهیم کلیدی نظام اداری”، دکتر سیّد محمد میرمحمدی