اصطلاحات | معنی روان | مثال | |
۱ | مذاکرات | صحبت ها | طی مذاکرات شفاهی صورت گرفته با مدیریت خانه بهداشت … |
۲ | مستحضر | در جریان | احتراماً همانطور که مستحضر هستید، امسال برای ایاب و ذهاب بودجه در نظر گرفته نشده است. |
۳ | پیوست | ضمیمه، همراه نامه | به پیوست صورتجلسه ی هیئت مدیره ایفاد می گردد. |
۴ | ایفاد | ارسال | |
۵ | با عنایت | با توجه | با عنایت بر توضیحات مسئول مربوط به برنامه ریزی اردو … |
۶ | اظهار | بیان | افراد نامبرده اظهار می نمایند جهت جبران زمان از دست رفته، برای اعزام به سایت ۲ آماده هستند. |
۷ | متعاقباً | بعداً | در ضمن تصمیمات جدید هیئت مدیره به جنابعالی متعاقباً اعلام می گردد. |
۸ | امور محوله | امور واگذار شده | در خصوص انجام امور محوله توصیه می گردد به سریعترین روش ممکن اقدام فرمایید. |
۹ | موارد مشروحه | موارد توضیح داده شده | با توجه به موارد مشروحه در نامه … |
۱۰ | تمهیدات | تداراک ها، آماده سازی ها | انتظار می رود در سال جاری با تمهیدات در نظرگرفته، کیفیت تولید افزایش یابد. |
۱۱ | مقرر فرمایید | برقرار کنید، مورد انجام قرار دهید | مقرر فرمایید فرصت یک ماهه برای دریافت سهمیه این واحد مدنظر فرمایند. |
۱۲ | مستدعی است | خواهشمندم | مستدعی است نسبت به موارد ذکر شده در نامه حساس تر عمل نمایید. |
۱۳ | اهتمام ورزید | همت کنید | با توجه به وجود بحران مالی در سازمان نسبت به اجرایی نمودن طرح های کاهش هزینه اهتمام ورزید. |
۱۴ | مبذول فرمایید | اعطا فرمایید، مورد بخشش فرمایید | خواهشمند است اقدامات لازم مبذول فرمایید. |
۱۵ | بذل توجه | توجه بخشی | از بذل توجه جنابعالی کمال امتنان دارم. |
۱۶ | کمال امتنان دارم | کاملاً ممنون هستم | |
۱۷ | اقدام مقتضی | کار خواسته شده | لذا هر چه سریع تر اقدام مقتضی معمول فرمایید. |
۱۸ | معمول فرمایید | انجام دهید | |
۱۹ | امعان نظر | دوراندیشی، نگاه عمیق | پیشاپیش از امعان نظر شما سپاسگزارم. |
۲۰ | استدعا می گردد | درخواست میکنم | استدعا می گردد به حواله های معوقه توجه بیشتری فرمایید. |
۲۱ | معوقه | به تأخیر افتاده | |
۲۲ | اقدام عاجل | شروع سریع | لطفاً نسبت به تعمیر دستگاه پرس شماره ی یک اقدام عاجل فرمایید. |
۲۳ | مساعدت | کمک | پیشاپیش از مساعدت جنابعالی سپاسگزارم. |
۲۴ | حسن نیت | نیت صادقانه، قصد درست | پیشتر از حسن نیت شما که همواره مدافع حقوق کارگران بوده اید سپاسگزاری می کنم. |
۲۵ | مسئلت | درخواست | در پایان آرزوی توفیق و سربلندی شما را از حضرت احدیت مسئلت می نمایم. |
در نامه های رسمی معمولاً از اصطلاحاتی استفاده می شود که در دیگر متون کمتر یافت می شود. با در نظر گرفتن این که برخی از این واژگان فارسی هستند و درست استفاده می شوند، اما برخی دیگر واژه های بیگانه بوده و باعث پیچیده شدن درک موضوع و یا حتی نفهمیدن قسمتی از متن می گردد. در ادامه به جدول پایین توجه نمایید.
اصطلاحات | جایگزین مناسب | |
۱ | عجالتاً | فعلاً، اکنون |
۲ | علی القاعده | بنا به قاعده، اصولاً |
۳ | فی الجمله | باری |
۴ | فی الحقیقه | در حقیقت |
۵ | فی الفور | فوری |
۶ | فی المثل | مثلاً، فرضاً |
۷ | فی المجلس | فوری |
۸ | کانه | گویا، گویی |
۹ | کما فی السابق | چنانکه بود |
۱۰ | کماکان | همچنان |
۱۱ | لااقل | دست کم، اقلاً |
۱۲ | لابد | ناچار |
۱۳ | لذا | ازین رو، بنابراین |
۱۴ | لکن (لیکن) | اما، ولی |
۱۵ | لهذا | از این رو، بدین سبب |
۱۶ | ما حصل | چکیده، خلاصه، نتیجه |
۱۷ | مادام | تا وقتی که |
۱۸ | مافوق | مقام بالاتر |
۱۹ | ماقبل | پیشین |
۲۰ | ماوقع | چگونگی واقعه |
۲۱ | مشارالیه، مشارالیها | او (مرد)، او (زن) |
۲۲ | مع التاسف، مع الاسف | متاسفانه |
۲۳ | مع ذلک | با این همه |